چهارشنبه، بهمن ۱۴، ۱۳۹۴

برای شین - یکسال بعد

ای به هم رساننده دو خط موازی/ ای به هم رساننده دو خط مورب...
ای تار زن / ای تارزان...
ای تو با موی خوش فر و خوش فرم...
ای تفنگدار سه تفنگدار...
ای رفیق...
رفیق...

* از لابلای تبریک تولد. 
آخ که دیگر از کجا رفیقی شبیهت می شود پیدا کرد، که همه چیزت منحصر به خودت و آنقدر ساده و بی آلایش باشد، آخ که این روزها باید بودی، تا باهم در صف های طویل بایستیم و حرف بزنیم، که بخندیم، که بغض کنیم، که مسحور شویم، که بوی برف بگیریم. کاش آن مهر گذرنامه ات شعور داشت و دلتنگی می فهمید، کاش الان پنج سال شده بود، درخت های باغ سبزتان تنومند شده بود و تو اینجا بودی. کاش...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر