در باور محلی مازندرانی، وقتی یه کفشدوزک، با اون چشمهای درشت و خالهای سیاهی که روی نیمکره سرخ بالهاش هرچه قشنگتر چیده شدند، روی گلی یا روی سنگی در حال حرکت باشه، دخترکان یا پسرکان دستشون رو در مسیر حرکتش میذارند و وقتی روی دستشون نشست اون رو بلند میکنند، بعد شروع میکنند به خوندن ترانهای که ترجمه فارسیش میشه " ای کفشدوزک بپر بپر، ای دختر ای پسر پرواز کن پرواز کن" و باور دارند اگه کفشدوزک وقت گفتن دختر یا پسر ترانه شروع به پرواز کرد اونوقت اون کفشدوزک دختر یا پسره، انقدر این باور دوست داشتنی و لذت بخشه که جای سوال اهمیت جنسیت کفشدوزک رو باقی نمیذاره.
این روزها کفشدوزک قرمزی با خالهای سیاه روی دستها و توی قلبم قدم میزنه و سرشار لذت از بودن و دیدنش و محو تماشاش و آرومِ بودنش هستم و نمیخوام هیچ ترانهای بخونم یا سوالی داشته باشم که پرواز کنه و از دست و قلبم دور شه، دوست دارم بفهمه توی قلبم ترانهای خونده میشه "ای کفشدوزک بمون بمون"...
یکشنبه، مرداد ۰۸، ۱۳۹۱
کفشدوزک قرمز
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر