یک. با خودشون که حرف زدم آروم تر شدم، خیلی آروم تر، انگار نه انگار چنین حکم ناعادلانه و احمقانهای براشون اومده، میخندند و از نوع کمپوتهایی که دوست دارند حرف میزنند، یکی میگه خوبه که باهم میریم تو و با هم میایم بیرون، اون یکی میگه بالاخره برنامه روزانه پیدا میکنم اینجوری و باهم بچه بزرگ میکنیم اون تو، انقدر آرومند که این حس رو به دیگران هم منتقل میکنند، ادمهای دوستداشتنی این شکلیند خب، که حتی وقتی نگران شونی اونها آرومت میکنند. منتظر دادگاه تجدید نظر میمونیم، امیدوارم این بار داد رو حکم کنه نه بیداد رو...
دو.
بهم میگه فلانی رو دیدی؟
میگم آره
دو.
بهم میگه فلانی رو دیدی؟
میگم آره
خوب بود؟+
آره-
پاهاش سالم بود؟+
ها؟-
دوتامون میخندیم
آره فکر کنم، چطور؟-
خواب دیدم یه جایی هستیم و پاهاش قطع شده!+
خوابای من معمولا تعبیر میشه
یعنی پاهاش قطع میشه؟-
حالا نه دقیقا، اما اتفاق بدی امکان داره پیش بیاد+
بیخیال، فقط یه خواب بود، تو که خرافاتی نبودی-
...این رو میگم اما تو دلم غوغایی میشه
امیدوارم هیچ اتفاق بدی برای هیچکی نیفته و همه مراقب خودشون باشند
آره-
پاهاش سالم بود؟+
ها؟-
دوتامون میخندیم
آره فکر کنم، چطور؟-
خواب دیدم یه جایی هستیم و پاهاش قطع شده!+
خوابای من معمولا تعبیر میشه
یعنی پاهاش قطع میشه؟-
حالا نه دقیقا، اما اتفاق بدی امکان داره پیش بیاد+
بیخیال، فقط یه خواب بود، تو که خرافاتی نبودی-
...این رو میگم اما تو دلم غوغایی میشه
امیدوارم هیچ اتفاق بدی برای هیچکی نیفته و همه مراقب خودشون باشند
سه. "ما به خرداد پر از حادثه عادت داریم"
خردادهای پر حادثه ای داشتم
فکر کنم امسال خرداد خوبی باشه
مثل پارسال...
خردادهای پر حادثه ای داشتم
فکر کنم امسال خرداد خوبی باشه
مثل پارسال...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر