چقدر همين، چقدر واقعي و در من
"دیشب قبل خواب داشتم یک چیزی برات مینوشتم. روی کاغذ نه، توی سرم. از اینها که با خواب قاطی میشود و آدم نمیفهمد دارد به کجا میرود حرفهاش. صبح که بیدار شدم هیچ یادم نبود چی نوشتم. شروعش مانده فقط: نا یِ جانم."
"دیشب قبل خواب داشتم یک چیزی برات مینوشتم. روی کاغذ نه، توی سرم. از اینها که با خواب قاطی میشود و آدم نمیفهمد دارد به کجا میرود حرفهاش. صبح که بیدار شدم هیچ یادم نبود چی نوشتم. شروعش مانده فقط: نا یِ جانم."
از بلاگ در دشت هويج
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر