سعادت آباد فیلم خوبی بود، فکر نمیکردم انقدر خوب باشه، نمایی از زندگی امروزی ماها، دیالوگهای خوب و زندگی یک شب آدمها کنار هم. زندگی ویران بسیاری از ادمهای این نسل، در جستجوی خوشبختی از دست رفته، دنبال بهانه کوچکی برای شادی و ایراداتی که همه ماها در برخورد با دیگران داریم، حتی با ادمهایی که دوستشون داریم، هر چقدر بیشتر دوستشون داریم بیشتر اذیتشون میکنیم و این وسط فکر میکنیم در حال مهرورزی هستیم بدون در نظر گرفتن طرف مقابل که شاید دوست نداشته باشه و حتی عذاب بکشه از این برخوردها و باید این حق رو داشته باشه که نخواد این مهربانی! رو که فقط تو فکر ماست...
کلی از سکانسهای فیلم رو دوست داشتم، سکانسی که محسن و بهرام برای دوستشون لیلا شروع میکنند به خوندن، "وقتی باد آروم آروم موتو نوازش میکنه..." که همراهه با اشک های لیلا ، یا سکانسی که لیلا و یاسی شروع میکنند به خوندن "تورو ندیدن سخته، به تو رسیدن سخته، تو پیچ و تاپ عاشقی..."، سکانسی که بهرام از یاسی میپرسه راضیی از زندگیت؟! یا وقتی تو ماشین به لیلا میگه زندگی همه مون یکجور گه، سکانسی که محسن و یاسی حرف میزنند و یاسی ناراحت از عدم توجه محسن و محسن راضی از شبیه علی نبودنشه و سکانس آخر فیلم تو خونه پرستار بچه و کلی سکانس دیگه که دوستشون داشتم.
با اینکه تا قبل این متاسفانه اکثرا تو جمع دوستی هایی بودم که شرایط مشابهی با جمع دوستی این فیلم داشت اما دکتر علی رو سخت درک میکنم، وارد یه جمع دوستی شدن که تو رو غریبه میدونند اصلا حس خوبی نمیده حتی با همه صمیمی شدنت تهش تورو از خودشون نمیدونند و جاهای حساسی این رو میبینی و اذیتت میکنه البته هیچ چیز دلیل نیست برای بیماری حساسیت بیش از حد هرچند یک جاهایی تو هم حق داشته باشی...
فکرشو بکنید بعد بیداری شب یلدا و بعد مدتها آروم بودن و راضی از این آرامش بودن تنوعی از نوع کلی با انرژی بودن و شلوغ کردن که حسابی چسبید فرداش بخوابی و عصرش بری خونه یه آدم خیلی دوست داشتنی اونم با دوتا آدم خیلی عزیز و یهویی با اصرار یکی جمع کنید همون دوازده شب برید شمال، جنگل، آبشار و کالج و عصر لب ساحل آتیش و لحظات دوست داشتنی داشته باشید و بعدش راه بیفتید برا تهران و 24 ساعت فوقالعاده دوست داشتنی و یهویی داشته باشید. تازه صبح فرداش وقتی از خواب پا میشید شریک سفر یه آدم مهربون تو خواب شده باشید...
نصف اینا هم کافیه برا کلی خوب بودن یه مدت طولانی :)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر