کاش سر همان ساعت دیروز آمده بودی. اگر مثلا سر ساعت چهار بعدازظهر بیایی من از ساعت سه تو دلم قند آب میشود و هر چه ساعت جلوتر برود بیشتر احساس شادی و خوشبختی میکنم. ساعت چهار که شد دلم بنا میکند شور زدن و نگران شدن. آن وقت است که قدر خوشبختی را میفهمم! اما اگر تو وقت و بیوقت بیایی من از کجا بدانم چه ساعتی باید دلم را برای دیدارت آماده کنم؟ ... هر چیزی برای خودش رسم و رسومی دارد.
.
.
شازده کوچولو / آنتوان دوسن تگزوپری / ترجمه احمد شاملو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر